وقتی نمی توانم هیچ چیزی در مورد شرق بگویم..ترجیح می دهم خفه بمانم... در مورد نامه و خاطره و ... هم همینطور...
تاسف ما چه فایده دارد؟
« نمی روم | Main | داستان آدم های دوست داشتنی »
Comments (1)
سلام
خیلی از وبلاگتون خوشم اومد.
کمی از تنهایی در اومدم.
و بعد بیشتر از همیشه تنها شدم!
Posted by yada | October 27, 2006 1:56 AM
Posted on October 27, 2006 01:56