تقسیم پیرو کیارا مربوط به روزهای اوج گیری فاشیسم در ایتالیاست.
داستان غریبی دارد در مورد تقسیم یک مرد در زندگی سه خواهر ترشیده و زشت که خلقتشان با وجود علائق پدر به زشتی ها ، شکل گرفته.
کیارا با زیرکی سراغ کسانی می رود که زندگی شان با مذهب گره خورده اما از همین مذهب و درست جلوی محراب همه اعتقاداتشان را به گند می کشند. او نگران هیچ چیز نیست.مفهوم زنانگی و زیبایی را در رمانش نابود می کند ، آنقدرکه گاهی دوست دارید برخلاف تصاویری که او از زشتی زنانش می سازد ، تصویر شخصی داشته باشید که آنها را زیباتر از چیزی که می گوید ترسیم کنید.
مرد که آخر کتاب معلوم می شود اصولا علاقه مند به زنان سن بالا و نه چندان زیباست از زیاده روی در همین تقسیم بندی جان می دهد اما جالب اینکه با همه بی اعتنایی اش به اصول سیاسی ، در اثر یک سوء تفاهم تبدیل به اسطوره فاشیسم در شهرشان می شود...
نمی دانم چطور این کتاب مجوزچاپ گرفته..خیلی جاهایش در مسائل اجتماعی و اخلاقی برایتان خودی به نظر میرسد... بخوانیدش تا خودتان ببینید...