« دوره ما | Main | آقا! پوست کلفتی هم عالمی دارد ! »

بيدار بمانيم...

چشم که می بندم تو می آيي تو می گويي تو می خوانی من حرف می زنم تو دور می شوی و اتاق روز می شود تاريک من راه می روم تو می مانی و من ... تو ... حوصله آدميزاد نداريم از کتاب" بيدار بمانيم تا نقطه" مجتبی ويسی