در دستهای بهاریات چه داری؟
- گلسرخ ِ خونی
و سوسنی.
در دهانت که سرخ است و خشک
چه احساس میکنی؟
- جز طعم استخوانهای
جمجمهی بزرگم هیچ.
« روزهای گرم ونیزی با شیکپوشان سینمایی | Main | عکاسی کلیشهای مد که حالت را بد نمیکند »
در دستهای بهاریات چه داری؟
- گلسرخ ِ خونی
و سوسنی.
در دهانت که سرخ است و خشک
چه احساس میکنی؟
- جز طعم استخوانهای
جمجمهی بزرگم هیچ.
نوشته قبلی روزهای گرم ونیزی با شیکپوشان سینمایی
نوشته بعدی عکاسی کلیشهای مد که حالت را بد نمیکند
Comments (8)
سلام و درود / شعر زيبايي بود /
Posted by هادي | September 21, 2007 10:44 AM
Posted on September 21, 2007 10:44
سلام آزاده خانوم. یه مدتیه نیستی نگرانت شذیم
امیدوارم حالت خوب باشه این ورها هم سر بزن
قربانت
.......
آزاده:خوبم ..ممنون
Posted by خزر | September 20, 2007 11:16 AM
Posted on September 20, 2007 11:16
mmmmmmmmmmmmmmmmmmmmm. halesho bebar. heyf ke hame chi unja hast bejoz IRAN!
Posted by sh.a | September 18, 2007 9:45 PM
Posted on September 18, 2007 21:45
سلام
دوست داشتي يه نگاه بنداز:
http://yekmard.wordpress.com
Posted by yek mard | September 16, 2007 9:57 AM
Posted on September 16, 2007 09:57
این جا نباید چیزی اضافه بنویسم.
تمام صداهای آن سالها دیگر
از یادم رفته اند. و فقط چیزی از سیگار و استکان
در یادم
مانده است.
و اينكه غروب بود ،
باران گرفت
و كسي را دفن مي كردند
...
Posted by آرش علیزاده | September 13, 2007 5:58 PM
Posted on September 13, 2007 17:58
وبلاگ قشنگي داريد . موفق باشيد.
Posted by zara | September 12, 2007 6:11 PM
Posted on September 12, 2007 18:11
سلام چه طوری بابا خیلی نامردی ما هرچی به تو میل میزنیم از تو خبری نشد دوباره شروع کردیم به میل زدن امیدوارم جواب میل های ما رو بدی امیدوارم هر جا که هستی حالت خوب باشه دوست قدیمی شما بهنام تقی پور
...........
آزاده: من که هیچ ایمیلی ازت نگرفتم ! غیر از یکی که جواب دادم
Posted by behnam taghipoor | September 12, 2007 11:14 AM
Posted on September 12, 2007 11:14
کاش می گفتی این شعر از خودته یا یکی دیگه. اگه ماله یکی دیگسا چرا اسمشو نبردی؟....
......
آزاده: فکر کردم اسم لورکا کافی است در تیتر ! ؟
Posted by خزر | September 11, 2007 8:05 PM
Posted on September 11, 2007 20:05