وقتی با شنيدن چيزی که انتظارش را هم داريد ، شوکه می شويد شايد تا مدت ها توان درست فکر کردن و نتيجه گيری نداشته باشيد. می دانستيم که با همه شايد و اگر ها بالاخره دوستان دوست دارند که پرونده را راهی همان جايي کنند که تصميمات نهايي آدم هايش به ضررمان خواهد بود. و شد...اول اش همه شوکه شدند. کمی بعد سکوت کردند و کمی بعد تر هر کسی سعی می کرد آخرش را بررسی کند. در همين اوضاع و احوال شورايعالی امنيت ملی مصوبهای را به رسانهها ابلاغ کرده که بر آن اساس، رسانهها از انتشار هر گونه خبر و تحليلی که نشاندهنده شکست دیپلماسی ايران باشد، منع شدهاند و نبايد سوگيری مطالبشان به گونهای باشد که کار تمام شدهاست و همچنين بايد مراقب باشند که ترس در مردم ايجاد نکنند!
خب! چطور بايد از تحريم نوشت و از حق مسلم نگفت؟ چطور می توان شور شهادت داشت و خاک سرزمينی را همين جا به آتش نکشيد؟ چطور می توان به حرف های بهارلو و تحليل های آن سوی آب ها گوش کرد و نلرزيد؟
ما اين طرف بايد تحليل های مثبتی داشته باشيم. 200 بار ديگر هم که پرونده گربه نحيف خزيده در نفت را به جاهای بد ببرند، به ريش پدربزرگوار خنديده اند. هيچ غلطی نمی توانند بکنند.