چند روز است که می خواهم در مورد یک جوان یونانی بنویسم که مدتی است در ایران عکاسی می کند ، اما طبق معمول بلاگ نگار لعنتی خفه ام کرد و هیچ امکانی برای نوشتن نداشتم.
یاسن مدت زیادی نیست که عکاسی را شروع کرده اما به خاطر نوع نگاه فیلمسازانه و تحقیقاتی اش در عکاسی خیلی موفق است. هفته گذشته نمایشگاه عکس اش در خانه هنرمندان خیلی از عکاسان و جوانان را به آنجا کشاند .همه کسانی که به نمایشگاه او می رفتند با مردی روبه رو می شدند که فارسی را به راحتی خودمان حرف می زند و عاشق فرهنگ آسیای کبیر است. او زبان عربی خوانده و به راحتی یونانی و انگلیسی ، عربی صحبت می کند.
یاسن آدم عجیب و به شدت باهوشی است. وقتی حرف می زند به خودش اجازه نمی دهد که قضاوت کند؛ در هیچ زمینه ای ... او می گوید مردم ایران را نسبت به خیلی از کشورهای دیگر بیشتر دوست دارد و آنقدر دوست ایرانی دارد که وقت نمی کند به دعوت همه آنها برای شام یا قدم زدن جواب دهد... در ضمن او مثل نقل و نبات فحش فارسی می داند..فحش های ناموسی و اصطلاحات جوانان این روزها را در هر مناسشبتی به کار می برد...
در موردش بیشتر خواهم نوشت...مصاحبه ام را که تنظیم کردم ....