« به روش لينك باز ها | Main | کاوه عکاسی می کرد تا وجودمان را بتکاند »

اين همه خبرنگار ايرانی در حکم آفتابه لگن هفت دست

مدت زيادی است که فکر می کنم با وجود اين همه خبرنگار صداسيمايمان در انواع و اقسام کشورها چرا هيچ ماجرای خاصی مخابره نمی شود ؟ به هر حال در اين دنيا هزار و يک مراسم خاص ،محلی، فستيوال های مختلف فرهنگی ، بزرگداشت ماجراهای اسطوره ای و تاريخی و انواع برنامه های سنتی اجرا می شود و ما از ديدنشان محروميم.خبرنگاران ما در همه اين پايتخت ها روزگار می گذرانند و فقط زمانی جلو من و شما ظاهر می شوند که می خواهند يک خبر دو پاراگرافی از اغتشاش های فرانسه ، عمليات انتحاری در عراق ، زندگی فقيرانه و سخت در افغانستان يا جنون گاوی و آنفولانزای مرغی در ايتاليا و آلمان گزارش بدهند. ذهن ما با زاويه دوربين آنها از همه کشورهای دنيا پرشده از انفجار،تصادف قطار ها، افسردگی جوانان غربی، بيماری های مسری ، تظاهرات و راهپيمايي عليه بوش و رايس و ... ، رو شدن فسادهای اقتصادی دولت ها، آمار بالای طلاق در غرب ، اعتياد نوجوان و ... و انگار ديگر هيچ خبری در کل دنيا نمی گذرد که نياز به تصوير و تحليل داشته باشد. دوست دارم بدانم از ميان اين همه خبرنگار يک آدم خلاق وجود ندارد که برود لابه لای مردم و اتفاق های روز جوامع مختلف و از ميان آنها يک ماجرای شيرين برای گزارش ظهر يا شب اخبار ايران پيدا کند ؟ يا مساله اين است که اجازه ندارند غير از موارد فرمايشی سراغ ماجرای ديگری بروند؟ اين به نظر من بی انصافی است... اين همه سرمايه گذاری می شود و بهترين امکانات صوتی و تصويری در اختيار يک سری آدم قرار می گيرد که کسی نه آنها را در دانشگاه های روزنامه نگاری ديده و نه آموزش خاصی برای اين کار ديده اند ...بيشترشان بدون حتی يک تجربه کوتاه شده اند خبرنگار صداوسيمای ج.ا.ا در قلب اروپا،آمريکا و آسيا و فقط قادرند خبر و تحليل را از روی کاغذی بخوانند که کسی ديگر آنها را نوشته ! اگر يکی از آنها هم کمی حرکت جديدی بکند و مثلا گزارشی از فروش کتاب های معروف رو کند، به نوعی پيچانده می شود و از دور خارج. قضيه خيلی حساس است. من فکر نمی کنم مسولان با کمبود نيرو مواجه باشند يا اينکه هيچ کدام از برنامه ها و اتفاق هايي که در دنيا می افتد کاربرد و لياقت تصويری شدن نداشته باشد.احتمالا مشکل از جای ديگری آب می خورد...