« " ما یک جنبش شدیم" | Main | انتظار ما از عکس »

مخالفت به جای اعتراض

اولریکه ماری ماینهوف، فعال چپ‌گرای آلمانی و از بنیانگذاران گروه ارتش سرخ RAFبه همراه آندریاس بادر بود. او یکی از منتقدان سرسخت نظام‌ سرمایه‌داری و همینطور مخالف گسترش سلاح‌های اتمی بود.

خانم ماینهوف بعد از فعالیت‌های مختلف اجتماعی رو به روزنامه‌نگاری آورد و مدتی در ماهنامه چپ "کونکرت" مطالب چالش‌برانگیزی درباره جنگ ویتنام و مشکلات اجتماعی آلمان نوشت. او که در آغاز زنی بود مخالف سلاح و کشتار، کمی بعد به قتل، دستبردهای مختلف به بانک‌ها و انفجارهای متعدد، محکوم شد و به زندان افتاد.

ارتش سرخ یا RAF نام گروه مسلح چپ در آلمان فدرال بود که در دهه هفتاد میلادی باعث انفجارهای مختلف و کشته شدن تعداد زیادی از مردم شد. اعضای این گروه به نام ارتش سرخ، خودشان را چریک‌های طرفدار کمونیسم می‌دانستند و بعد از مدتی که با سرکوب و نادیده‌گرفتن از سوی حکومت روبه‌رو شدند، رفتار و عملکردشان رادیکال و تندروتر شد. آنها حتی با نام گروه " بادر ماینهوف" مدتی در اردوگاه نظامی در اردن تعلیم حملات نظامی و مسلحانه دیدند.

خانم ماینهوف، در این گروه داستان عجیب‌تری دارد. او در آلمان معروف به روزنامه‌نگار طرفدار صلح و مخالف فاصله‌های طبقاتی بود. اما درست دراوج به بحث کشیدن فعالیت گروه مسلح RAF خودش دست از نظریه‌پردازی برداشت و به گروه پیوست و اسلحه به دست برای اهداف‌اش جنگید.

RAF


از او جمله معروفی در یک مقاله در آخرین روزهای فعالیت رسانه‌ای‌اش مانده:
« تا موقعی که احساس کنم، شرایط مطلوب من نیست، " اعتراض" می‌کنم. اگر مطمئن شوم اوضاع هرگز مطلوب من نخواهد شد، " مخالفت و مقاومت" می‌کنم*.»
برای او و بقیه اعضای گروه‌شان با خشونت‌هایی که از طرف حکومت می‌دیدند، دیگر مهم نبود، برای پیشبرد اهداف و خواسته‌های سیاسی‌ و مبارزه با « امپریالیسم آمریکا» مشی مسلحانه و ترور را انتخاب کنند و باعث ترس، اضطراب و بی‌اعتمادی همگانی در جامعه آلمان شوند.
خانم ماینهوف، پیش از پایان محاکمه، در سلول‌اش در سال ۱۹۷۶به طرز مشکوکی مرد.

امروز که عکس‌ها و فیلم‌های مراسم عاشورا را می‌دیدم، به یاد این خانم و ایده‌آل‌هایش افتادم. دیدم در همین خیابان‌هایی که مردم در سکوت کامل " اعتراض"شان را نشان می‌دادند، چگونه خشونت جای اعتراضات را می‌گیرد.

شاید وقتی پاسخ " اعتراضِ ساکت"، گلوله و خشونت است، " مقاومت و مخالفتِ" خشن جای آن را می‌گیرد.

* Protest is when I say this does not please me. Resistance is when I ensure what does not please me occurs no more.

فیلم " بحران بادر ماینهوف"

Comments (2)

یادآوری قشنگی بود از ماینهوف. به نظر من به کار بردن خشونت متقابل همیشه کار درستی نیست اما گاهی اوقات (مثل اوضاع اخیر) دشمن بدترین کاری که می کند این است که امکان انجام کار درستتر را از آدم سلب می کند.

آزاده :

مرسی عزیزم. حرف نداشت...خانم ماینهوف اگر در شرایط ما بود هاراکیری می کرد. سنگ ها رو دیدی؟

Post a comment

(If you haven't left a comment here before, you may need to be approved by the site owner before your comment will appear. Until then, it won't appear on the entry. Thanks for waiting.)