« October 2008 | Main | December 2008 »

بایگانی November 2008

November 7, 2008

حرفه‌ای رفتار کن

معمولا کلمه " حرفه‌ای" را از کسانی می‌شنوم که می‌خواهند مشکلی را لاپوشانی کنند یا دیگران را در مقابل خودشان کم‌تجربه و کوچک نشان دهند.

هنوز نفهمیده‌ام ملاک و معیار " حرفه‌ای بودن" چیست؟ تعداد سال‌های زندگی یک آدم، سابقه کارش، تحصیلات، زور یا شعور بیشتر؟

ولی نسبت به این کلمه حساسیت پیدا کرده‌ام؛ با شنیدنش می‌دانم اتفاق بدی در جریان است که قرار است "غیرحرفه‌ای"ها نظاره‌گر باشند یا له شوند یا یاد بگیرند چطور "حرفه‌ای" شوند؟

از دید من که با این کلمه یاد دردسر می‌افتم، افرادی بیشتر از این واژه استفاده می‌کنند که کارهایشان از اخلاق و شرافت و حتی اصول انسانی دور می‌شود یا قرار است بشود. گاهی هم موضوع فقط خودبزرگ بینی و اعتماد به نفس هست.
این موقع است که چون صدای اطرافیان درمی‌آید، باید تذکر دهند یادشان باشد هنوز برخورد "حرفه‌ای" را یاد نگرفته‌اند.

تاکید این آقایان و خانم‌ها بر "حرفه‌ای" بودن به هوس می‌اندازدم که مغازه یا کافه خودم را داشته باشم و هر روز درش را باز کنم و بعد از آب و جارو، منتظر مشتری بمانم؛ مشتری‌هایی که هدفشان مشخص است.

November 16, 2008

تا حالا کجا بودی؟

ژولیت بینوش بازیگر فرانسوی، اواخر سپتامبر و اوایل ماه اکتبر گذشته در لندن نمایشگاه نقاشی گذاشت به نام (In-Eyes).

تقریبا همزمان با این نمایشگاه، نمایش مدرنی همراه با رقص را به نام (In-I) در لندن روی صحنه برد. طراح رقص معروف بنگلادشی، اکرم‌خان همراه او در صحنه و معلم او در طول دو سال برای رقصیدن بود.

Binoche portraits
Michael Haneke and Juliette Binoche, as painted by Binoche

در کنار این کارها برنامه مفصلی برای بزرگداشت این بازیگر که این روزها رو به عکاسی و شاعری هم آورده، برگزار شد.
آثار او با استقبال مردم بریتانیا و حتی هنرمندان بقیه کشورها روبه‌رو شد. او معمولا هر روز صبح به يکي از سالن‌هاي اصلي بي‌اف‌آي می‌آمد تا در کنار تماشاگران مشتاق آثارش باشد.

او می‌خواهد شعرهایش را هم چاپ کند.

در این مدت هیچ نقاش، رقاص و شاعری از این‌که او پایش را در کفش و هنر آنها فرو کرده و از راه نرسیده، نمایشگاه می‌گذارد و اثر هم می‌فروشد و بدون هیچ تجربه‌ای روی صحنه می‌خرامد، نه احساس خطر کرد و نه اعتراض.

کسی هم اگر نقد نوشت، در مورد تکنیک پرتره‌هایی بود که او از کارگردان‌هایی کشیده بود که با آنها کار کرده بود.

در مورد رقصش هم به شکل معمول هر چه نوشتند، موارد تخصصی بود و نحوه همکاری‌اش با یکی از بزرگ‌ترین رقصندگان بریتانیا.

شاید آن‌ طرف‌ها قلم، بوم، دوربین و خاک صحنه، مثل اسلحه نیست که مجوز بخواهد از آدم‌هایش در انجمن‌ها و پیشکسوتان که اجازه دهند طرف وارد بازی شود؛ "بازی" برای آنها یعنی چیزی از آن هنر بریزی بیرون که در فضای پر از رقابت بماند.

قدم بینوش به ناشناخته‌ها

بایگانی November 2008

نوشته‌های November 2008

October 2008

December 2008

صفحه اول|بایگانی