وقتتان را برای کمک به آدمهایی که در سن 12 تا 18 سالگی ماندهاند، نگذارید. خودتان را هم بکشید، شاید فقط بتوانید کمک کنید حسهای زمان بلوغ را برای توی چشم ماندن و جلبتوجه در او کمرنگتر کنید.
آنهم شاید ..وگرنه باید از 35 یا 30 سالهاش هم انتظار رفتارهای نوجوانانهای را داشته باشید که حتی کلمه برای ابراز احساسات شتریاش ندارد و با جوکهای دوران دبستان ریسه میرود...
این آدمها را باید تحمل کرد... بزرگ نخواهند شد... آخرش میبینید مشکل کوتوله بودنشان هم هست و به نفعشان است همان نوجوان بچهصفت بیچاره اشک به مشک و اهل قیل و قال بمانند.
Comments (6)
کاشکی کمی بیشتر توضیح میدادین . ایمجور صحبتا خیلی دو پعلو و ناو اضح هستند. یعنی آدمه بزرگ چجوریه ؟ آدمی که راحت گریه نکنه ادم نیست. آدمی که راحت نخنده آدم نیست. با ما دعوا نکنید
Posted by محسن | January 29, 2008 10:15 AM
Posted on January 29, 2008 10:15
به قول شهریار: گوی یاتان یاتسین کی گامازلیق سعادت دیر. بعضی ها همیشه کوچیک می مونن.
Posted by خزر | November 2, 2007 11:20 PM
Posted on November 2, 2007 23:20
سلام دوست عزيز
قدرت بيانت بالا
و به خوبي ميتوني حس منتقل كني
معتقدم
آدم و آدميان و تموم روزگار تغيير ميكنه و تنها چيزي كه تو اين چرخه هيچ وقت تغيير نميكنه
حماقته!
من منتظرتم
Posted by كاوه | October 31, 2007 11:29 AM
Posted on October 31, 2007 11:29
سلام
راست ميگي و خيلي هم راست ميگي
حسابي هم اعصاب خرد كن هستن و پرادعا
بدم مياد
خيلي
Posted by f | October 30, 2007 10:09 AM
Posted on October 30, 2007 10:09
حالا چه اتفاقي افتاده كه از اين داستان شاكي شدي ؟
يعني اينقدر مهم بوده كه توي وبلاگت هم سرش داد بزني ؟
Posted by محسن | October 25, 2007 11:35 PM
Posted on October 25, 2007 23:35
چرا یکدفعه از کوره در می روی و به یکسری مسایل حساسیت نشان میدهی ؟ از این حرفها بگذریم مطالبت بسیار خوب هستند
Posted by Anonymous | October 25, 2007 2:55 PM
Posted on October 25, 2007 14:55