در مترو یا قطار ژاپنی که بنشینید، حتما کسی کنارتان هست که کتاب یا مجله کمیک استریپهای س.ک.سی را با شور و حرارت نگاه میکند. سن و جنس طرف فرقی نمیکند، درحالیکه هدفون در گوش دارند با دقت و البته لذت عکس و کارتونها را نگاه میکنند.
حالا که مستند بیبیسی را درمورد س.ک.س در ژاپن دیدم میفهمم این موضوع از کجا میآید.
ژاپنیها آدمهای خجالتی هستند. برای همین ازمسائل جنسیشان حرف نمیزنند. خانههای ژاپنیها بسیار کوچک است ومعمولا با فرزندانشان همه در یک اتاق زندگی میکنند. دیوارهای خانهها نازک و آپارتمانها به هم چسبیدهاند. برای همین است که "هتلهای عشق" را راهانداختهاند با قیمتهای مناسب برای استفاده یکشبه.
بیشتر مردهای ژاپنی دوبار ازدواج میکنند. بار دومشان معمولا "زن" یکی از همنشینها یا دوستهای قدیمی یا همکاران است. مردها از کلابهای شبانه و فیلمهای پورنو که دراتاقکی در مراکز فروش وسائل مربوطه نمایش دادهمیشود، استقبال میکنند؛ اما معمولا تنها به این مکانها میروند.
زنها اما شرایطشان فرق میکند.
نسل جدید دختران ژاپنی مثل قبلیها نیستند. برای آنها هم غریزه جنسی مهم است. آنهایی که در کلاب یا محل مشخص این مسائل کار میکنند غیر از پول به خودشان هم اهمیت میدهند. نسل جدید فهمیدهاند باید با این حس خود برخلاف مادرانشان چطور کنار بیایند.
بخشی از این نسل جدیدها هم البته راه کاسبی را یاد گرفتهاند؛ بچههای دبیرستانی توکیو فهمیدهاند با یک حرکت کوچک چقدر راحت میتوانند مردان میانهسال را همراه کنند و درحالیکه گاهی اجازه نمیدهند مردها تا مراحل مشخصی پیش بروند، پولی به جیب بزنند.
سازنده این مستند، موفق نشده وارد خانهها شود و وقتی از رابطه زن و مرد میگوید آنها را در زندگی معمولیشان هم نشان دهد اما مستند کوتاه و پراز اطلاعاتش به اندازه کافی تکاندهنده هست.
اینکه چرا مجله و کتابهای پر از عکسهای کارتونی و کمیک پورنو، در ژاپن پرفروش است و نایت کلابها گاهی بیش ازرستورانها در خیابانهای توکیو مشتری جلب میکنند، در این مستند مشخص میشود. حالا بهتر میفهمم که دلیل فروش و اعتیاد جوانان ژاپنی به بازیهای کامپیوتری س.ک.سی چیست و چرا گوشه و کنار خیابان شهرهای کوچک و بزرگ دستگاه بازی گذاشتهاند...
این را هم بهتر میفهمم که چرا با وجود شرم ژاپنی شان، از خواندن و نگاه کردن به عکسهای پورنو و البته بیشتر کاریکاتورهای این ریختی، در قطار و اتوبوس هیچ خجالتی نمیکشند.
کتاب و تحقیقی نزدیک به همین موضوع ...امیدوارم فیلتر نباشد
Comments (10)
ایول چشم بادامیها
Posted by مشکی | December 30, 2007 11:11 PM
Posted on December 30, 2007 23:11
سلام
نمیدانم آیا معیار شناخت فرهنگ و عرف یک ملت
می تواند تنها دیدن یک شوی تلوزیونی فاسد یا چند
خبر، از گوشه و کنار شنیدن، راجع به بچه دبیرستانی های
یک ملت باشد یا نه؟(در این صورت وای به حال فرهنگ ما ایرانی ها
که احتمالا جزو فاسدترین کشورها می باشیم) من هرگز به ژاپن
نرفته ام و از نزدیک هم آنجا را ندیده ام اما با این همه نمی توانم براحتی
قبول کنم که زندگی شبانه روزی اعضای خانواده در کنار هم
و در نتیجه مقید بودن پدر و مادر ها از انجام برخی امور در
کنار بچه ها عامل از هم گسیختگی بیشتر ژاپنی ها و در نتیجه
ازدواج مجدد اکثر مردان ژاپنی می شود.
یاد حکایتی از شمس افتادم؛ وقتی که راهزنان به کاروانی که از قضا
شمس تبریزی هم در آن بود حمله می کنند، ناگهان باران شدیدی شروع
به باریدن می کند و به علت کمبود پتو و چادر، راهزنان همراه با سایر
کاروانیان باهم زیر چادرهای مشترکی پناه می گیرند. در این هنگام شمس
به کنایه و به قصد رو به یکی از آن راهزنان که باهم زیر یک پتو بودند
رو کرده و می گوید: کاش همیشه بارانی ببارد تا مردم باهم زیر یک سقف
و این گونه محبت آمیز جمع شوند. و آن راهزن به شدت از این سخن عمیق
شمس متاثر می گردد.
شاید اصلا این حکایت به قصد و منظور دیگری از زبان مولانا بیان شده
اما خب می دانید هر کس مجاز است بنا بر ذوق و قریحه خود از حکایات
برداشت های دیگری هم داشته باشد.
به هر حال ممنون خانم چلچراغی.
Posted by خزر | August 22, 2007 12:30 PM
Posted on August 22, 2007 12:30
خیلی جالب بود. از آشنایی با شما خوشحالم.
Posted by کمانگیر | August 22, 2007 2:46 AM
Posted on August 22, 2007 02:46
امروز
ما شکسته ماخسته
ای شما به جای ما پیروز
این شکست وپیروزی به کامتان باد
هر چه می خندیدهر چه می زنید می بندید
هر چه می برید می بازید
خوش به کامتان اما
نعش این عزیز ما را هم به خاک بسپارید
Posted by Mohammad faramarzi | August 21, 2007 12:44 AM
Posted on August 21, 2007 00:44
خيلي جالبه. هميشه دوست داشتم در مورد روابط خصوصي ژاپني ها بدونم.
Posted by محسن امامي | August 20, 2007 12:19 AM
Posted on August 20, 2007 00:19
دقیقا مثل ایران، با اینکه به جای خجالت کشیدن ممنوعه ولی ایرانیها هم دست کمی از قهرمانان ژاپنی ندارن با یه تفاوت اینکه برادران ژاپنی میرن نایت کلاب قهرمانان ایرانی میرن خانه عفاف . فقط باید یکم خوب دقت کنیم. دخترای ایران هم مثل دختر دبیرستانهای ژاپنی هستن . پس میبینین صورت مسثله یکیه ولی راه حلش فرق داره اما جفتشون یه جواب رو میدن
Posted by خر خراط | August 19, 2007 3:33 AM
Posted on August 19, 2007 03:33
ازدواج دومي وجود نداره. توي فيلم مي گه: ژاپني ها دو بار ازدواج مي کننِ، يک بار با همسرشون و يک بار با "کارشون" که کنايه از پرکاري ژاپني هاست!
Posted by Anonymous | August 18, 2007 11:37 PM
Posted on August 18, 2007 23:37
سلام. و احیانا فکر میکنید اگر این مستند راجع به ایران ساخته شود با وضعیت مناسب تری روبرو خواهیم بود؟
..........
آزاده
هیچ نظری ندارم
Posted by حميد | August 18, 2007 5:23 PM
Posted on August 18, 2007 17:23
سلام
خيلي جالب است ! فكر مي كردم تنها در ايران است كه به لحاظ مسائل فرهنگي و مذهبي و ... تابوي اين چنيني داريم ، فكر نمي كردم ژاپن هم با اين حرفها روبرو باشد .
اما دليل اين ازدواج دوم چيه ؟ و يه سوال ديگه مي دوني دليل اين امر در ژاپن چيه ؟ فقط خصوصيت آدمها يا حكومت هم موثر است ؟.
...
آزاده: تا جایی که این فیلم می گه مساله فرهنگی و البته مشکلات زندگی لابه لای این جمعیت زیاده . حرفی از حکومت زده نشد تا جایی که من دیدم
Posted by Mehdi | August 18, 2007 3:21 PM
Posted on August 18, 2007 15:21
از آشنایی با وبلاگت بسیار خوشحال شدم
خجالت ژاپنی ها منو کشته
Posted by شلم شوربا | August 18, 2007 9:21 AM
Posted on August 18, 2007 09:21