زودیاک شاید یکی از بهترین فیلمهایی باشد که نشان میدهد رسانهها جنایتکارتر از آدمها هستند؛ این رسانهها هستند که از ترس یک قاتل زنجیرهای، کشوری را در وحشت و ترس نگه میدارند و هروقت اقتضاء کند، کمک میکنند مردم خشونت و ترس را فراموش کنند.
هنوز هم فکر نمیکنم زودیاک بهترین فیلم سال باشد اما خوشحالم از اینکه دیوید فینچر ما را با یک فیلم در مدح روزنامهنگاری تحقیقی و کشفیات احمقانه گزارشگران روزنامه سانفرانسیسکو کرونیکل روبهرو نمیکند.
کارتونیست و خبرنگار جنایی روزنامه کرونیکل در حال حل معمای نامه قاتل
میدانید که فیلم درباره قتلهای زنجیرهای دهه 1960 و 70در آمریکاست که قاتلش هیچوقت به وضوح شناخته نشد.
فیلم تقریبا از زاویه کارتونیست روزنامه کرونیکل است که 9 ماه است در روزنامه کاریکاتور میکشد وهنوز کسی تحویلش نمیگیرد تا روزیکه اولین نامه قاتل زنجیرهای درباره جزئیات کشتن دو جوان با علائم رمزی به سردبیری میرسد.
از آنروز زندگیاش با درگیریهای مربوط به حل پازل وعلائم نامههای قاتل تغییر میکند. قاتل معروف به زودیاک، میشود خبر اول روزنامهها و موضوع روز تلویزیون و رادیو. صدای او از تلویزیون پخش میشود که در گفتوگوی زنده با روانشناس از سردرد میگوید و معتقد است روز تولدش باید کسی را بکشد و اصولا برای کشتن دلیل خاصی نمیخواهد. مردم از ترس جان خود و کودکانشان زندگی معمول را از دست میدهند و درکل ایالت کالیفرنیا ناامنی را تجربه میکنند.
چهار سال میگذرد و تحقیقات پلیس و روزنامهنگار بخش جنایی کرونیکل که تنها کسیست این کارتونیست را تحویل میگیرد، به جایی نمیرسد. پلیس گزارشگران را جدی نمیگیرد و روزنامهنگارها، پلیس را دور میزنند و در نهایت آنقدر این پروسه تکرار میشود که پرونده بسته میشود.
فکر میکنم غیر از تاکید فیلم بر ظلم رسانهها به مردم، به نقائص قانون هم اشاره میشود. قاتل شاید چندبار با مدرکی مثل ساعت مچی زودیاک ، شماره کفش، چپدست بودن وحتی شهادت برادرش بر مسائل روانی میتواند دستگیر شود ولی فقط دلیل نخواندن دستخط او با نامهها باعث میشود که از لحاظ قانونی دست پلیس کوتاه شود.
در نهایت هم وقتی تقریبا ثابت میشود قاتل همان کسیست که چهار سال پیش باید دستگیر میشد، باز هم کار به جایی نمیرسد.
روزیکه پلیس از سوژه دست کشیده و مردم موضوع را فراموش کردهاند، خبرنگار جنایی و پیگیر ماجرا دائمالخمر شده و زودیاک دیگر آدم نمیکشد...، کارتونیستی که حالا شم خبرنگاریاش پررنگتر شده، شروع به نوشتن کتابی درباره او میکند. اما انگار مردم دیگر نمیخواهند به پدیدهای فکر کنند که رسانهها توی بوقش کردهبودند و زندگیشان را مختل کرده بود.
این پرونده بار دیگر در سال 2002 بررسی شد اما هنوز به جایی نرسیده و مردم تقریبا آن را فراموش کردهاند. برای همین معتقدم زودیاک که از روی داستان واقعی آمریکایی ساخته شده، قبل از اینکه فیلم خوبی باشد، نمونه خوبیست برای نشان دادن ضعف قانون و پلیس و جوگیری رسانهها که بسته به موقعیت زمانی، مردم را بازی میدهند و همه چیز بستگی به تاریخ مصرف اخبارشان دارد.
Comments (5)
فیلم خیلی قشنگی بود و تعلیق زیادی داشت
Posted by hosein | February 1, 2008 1:23 PM
Posted on February 1, 2008 13:23
Zodiac va Fur(Nicole Kidman)jozve behtarin filmhaii boodan ke emsal didam .Amma Zodiac to Genre morede alaghe man bood ye revayat realisti ke albatteh kami idealism fincheri ro be hamrah dasht .In film derakhshan tarin asare in kargardane ke dige nemishe behesh goft kargardane javan.Be nazaram Fincher to in film be style kare 2 giant cinema ke hamishe beheshoon ebraze ehteram mikardeh yani Kubric va Hitchcock nazdik shodeh.
Posted by Reza from Tehran | September 3, 2007 9:04 AM
Posted on September 3, 2007 09:04
روايت مدرن زودياك
خيلي از دوستان منتقد زودياك را به فيچري نبودن محكوم مي كنند و از كارگردان seven ، بازي و باشگاه مشت زني انتظار ايجاد تعليق هاي دلهره آور و يا ديالوگ هاي فلسفي و خلاصه هر آنچه كه ما جهان سومي ها از آن به عنوان ادبيات ناب نام مي بريم انتظار دارند؛ولي آنجه از زودياك كه مرا مشعوف مي كند نوع روايت داستان و قصه پردازي مدرن آمريكايي است.
روايت مدرن زودياك بدون آنكه اتفاق خاصي و يا گره اي در قصه فيلم ايجاد و سپس گره گشايي كرده و بادهاي فلسفه و عرفان ما شرقي هاي عرفان زده ي فلسفه قورت داده را ارضا كند سعي مي كند آنقدرزيبا قصه را روايت كند كه شما فقط خود را در آن مقطع از زمان احساس كنيد و نقاط ضعف و قدرت رسانهها، قاتل ها، مردم و پليس ها را بشناسيد.
فينچر با رعايت تمام اصول فيلم سازي و روايت تصويري فوق العاده از قصه اي كه قهرمان آن قهرمان فيلم نيست با استادي تمام قدرت خود رادر جذب مخاطب وبيان واقعيت نشان مي دهد.
Posted by reza | August 31, 2007 5:31 PM
Posted on August 31, 2007 17:31
سلام وبلاگ بسیار بسیار خوبی دارید، یعنی واقعا عالی می نویسید. زودیاک روهم عالی توصیف کردید.
Posted by Maryam | August 14, 2007 3:25 PM
Posted on August 14, 2007 15:25
با حرفهايت تقريبا موافقم اما بهنظرم زودياک يک مشکل بزرگ دارد؛ «فينچر»ی نيست. اين ايراد هم از آنجا میآيد که فينچر خودش را محو کرده و خواسته واقعيت را بیکم و کاست بازگو کند. بهنظرم اين نکته هم يک جاهايی فيلم را از ريتم انداخته و هم اينکه تماشاگری که بهخاطر فينچر و سابقهش فيلم را نگاه کرده، نااميد میکند.
Posted by hamidreza | August 12, 2007 9:50 PM
Posted on August 12, 2007 21:50