« چه فرقي مي كند اين روز خبرنگار با روزهاي ديگر؟ | Main | صدسال عکس در نيويورک تايمز (لعنتی ها !) »

فرق کارتون های ما ...

وقتی هوای ديدن دوباره The  Incredibles به سرم زد از طرف يک آدم خيلی با شخصيت پکيج کامل و دی وی دی اورجينالش را هديه گرفتم ، با همه مخلفات مربوط به ساخت و پشت صحنه و حرف های سازنده ها ...

و چند روز بعد سی دی دوبله شده به روش درست و حسابی که اين روزها روی  کارتون های ديزنی ، با صداهای جديد و خلاقيت بالا می شنويم پيدا شد و ...

هنوز نمی دانم اين کارکنان ، طراحان و شخصيت پردازان استوديوی پيکسار چه می کنند که می توانند به عکس و نقاشی تا اين حد جان دهند و از آنها مثل آدم ،بازی بگيرند ! ولی با ديدن و شنيدن حرفهايشان فهميدم که اگر طراحان ما هم می توانستند اينقدر احساس آزادی عمل داشته باشند و کارگردان به نظر و کارشان احترام بگذارد ، حتما خيلی جلوتر از آنها بوديم. همانطور که لی اوت علاءالدين و خيلی از کارتون های ديزنی را رسول آزادانی يک آقای ايرانی انجام می دهد و حتی مدير توليد همين The  Incredibles  کاترين صفاريان ،يک خانم ايرانی است .

 طراحان اين کارتون هر کدام به شکل مجزا يک شخصيت را طراحی کرده و فقط روی همان تمرکز داشتند.کارگردان می آمد و فقط می گفت : "ببين..می خوام شخصيت باب صورت گنده ای داشته باشه با گونه های برجسته و ابروهای پرپشت و توی هم رفته. ببينم چی کار می کنی..." و ديگر هيچ دخالتی در کار طراحش نداشت و روی اعصابش راه نمی رفت.

 بعضی از طراحان می گفتند که شخصيت دخترک يا پسر را از آدم های واقعی الهام گرفته اند و ظرافت های حرکتی يا حتی نوع نگاهشان را با توجه به نوجوانان واقعی ، کارتونی  کرده اند.  

فضای استوديو کاملا صميمانه بود.آدم ها با نقاشی و طرح با هم حرف می زدند و حتی شوخی هايشان با کاريکاتور و نقاشی سريع از قيافه يکديگر بود. در عين حال يک نفر گاهی ساعت ها جلوی مانيتور می نشست ،قهوه می خورد و سيگار می کشيد ولی چيزی به فکرش نمی رسيد ..در اين شرايط هم همکارانش او را راحت می گذاشتند . گاهی هم به کمک هم می رفتند و در مورد رنگ يا نوع حرکت نظر می دادند..گاهی حتی بحث شان می شد... همين ارتباطات لعنتی و درست بين آنها باعث شده که اتفاق های نادری مثل " Finding Nemo  " بيافتد و شخصيت حيوانات و جانوران هم با روابط انسانی و احساسات خودی شکل بگيرد.

شنيده ام در ايران هم اتفاقات خوبی در مورد انيميشن سازی در حال وقوع است ولی تا به حال هر چه ديده ام پر از تصنع است. دلچسب نيستند اين شخصيت هايي که حتی از مثنوی مولانا گرفته می شوند و بچه ها را بيشتر دور می کنند از ادبيات و زيبايي شناسی. نمی دانم مشکل کجاست ..اگر مساله تکنيکی است ،پس اين همه انيماتور ايرانی آن سوی آب ها چطور شاهکار می آفرينند ؟  اگر هم مساله محتواست که ما از آنوری ها چنته پرتری داريم ! لهجه های مختلف و صداهای گيرای جوانان اين روزها هم که صداگذاری را چند برابر جلوتر برده و جذاب تر کرده... پس... ؟