چند ماجرای شيرين اتفاق افتاد که در همين چند دقيقه حسابی حالم را جا آورد:
1- حضور شون پن ... در ايران ... خوابش را هم نمی ديدم... کسی او را در نماز جمعه نشناخت ولی فکر نمی کنم توی خيابان ها و در اين اوضاع و شرايط انتخابات که جوان ها همه کاره اند، باز هم اين ناشناس ماندن برايش شانس بياورد.اينبار نمی تواند با اين آرامش بنشيند و نظاره گر باشد.
به روزنامه کرونيکل به خاطر ماجرای گزارش تصويری خانم ديان فيتزموريس ارادت خاصی دارم و حالا اين دوست عزيز و محبوب ، به عنوان خبرنگار اين نشريه به ايران آمده. وقتی آرمن خبرش را داد تا چند دقيقه در شوک بودم . همانجا تصميم گرفتيم ترتيب مصاحبه را بدهيم !
2- دوستان شجاعمان با همان روسری های سفيد روی خبرگزاری ها و سايت های خارجی هم غوغا کرده اند. اين يکی از سايت های محبوب آمريکايي است که به ماجراهای ايران علاقه زيادی دارد. ماجرا در واشنگتن پست وچندين شبکه راديويي و تلويزيونی هم دنبال شده .
3- به شدت از درون پرانرژی و اميدوار شده ام ...خودم هم می دانم چرا..چون تازه دارم کشف می کنم که خدای من خدای تشويش و ترس نيست.خدای من خدای شادی و شور و زندگی است...
4- ... بماند برای بعد...
Oscar-winning U.S. actor Sean Penn attends Friday prayers at Tehran university June 10, 2005. Penn arrived in Iran as a reporter for San Francisco Chronicle
...