ديروز برای مصاحبه به چاپخانه ای رفته بودم که گران ترين و جديدترين دستگاه چاپ را وارد کرده و تنها کسی است که با اين دستگاه عظيم در کشور کار می کند. همانطور که می رفتيم و می آمديم نگاهی به کارهايي که در دستگاه چاپ می شد انداختم.
آقای احمدی نژاد توی دستگاه بالا و پايين می پريد! يکی را برداشتم.يک بروشور دو رنگ در مورد آقای محترمی بود که شعارش صرفه جويي و عدم استفاده از بيت المال است. عکس های شهردار محترم همه جای بروشور چيده شده و در مورد کار و عدالت اجتماعی و ديدارهای ايشان از شهرهای مختلف و در ميان مردم مومن و خداجو انواع خبرها کار شده بود.
او برای چاپ اين بروشور به سراغ گران ترين چاپخانه در ايران رفته! مهم نيست که آقايان از کجا برای تبليغاتشان هزينه می کنند ، مهم اين است که عمل و شعار خيلی از آنها از همين اول کار يکی نيست. هر چه کردم نتوانستم اطلاعات بيشتری بگيرم . مسول چاپخانه نه اطلاعاتی در مورد قيمت می داد و نه در مورد اين کار خاص...می دانست ممکن است دردسرساز شوم! با اين همه توانستم بفهمم که مشتريان اين چاپخانه اصلا معمولی نيستند و معمولا کسانی اين دستگاه را انتخاب می کنند که کارشان صادرات و واردات است!