انتظار ما از عکس
- آنتونی سووا عکاسِ آمریکایی، پارسال جایزه عکس سال بنیاد ورلد پرس فوتو را برد. عکس او، افسر کلانتری را در حال بازرسی خانهای در آمریکا نشان میداد که به دلیل مشکلات اقتصادی و پرداخت نشدن وام، باید خالی میشد.
- عکسی از یک سرباز آمریکایی خسته در افغانستان از تیم هثرینگتون هم برگزیده سال مسابقه ورلد پرس فوتو در سال ۲۰۰۸ بود. سربازی که خسته، وامانده و بیحال در سنگرش ولو شده و ما چیز دیگری در کادر تیره نمیبینیم.
- دوسال قبلتر، عکس اسپنسر پلات، عکاس آمریکایی دیگری، اول شد. در این عکس، که مربوط به اولین روز آتشبس در لبنان بود، چهار دختر شیکپوش با یک مرد جوان در ماشین قرمزی نشستهاند و پشت سرشان ساختمانهای فروریخته در جنگ و مردم دیده میشد که در حال عبور یا گشتن بین خرابهها بودند.
آن زمان جایزه سالی که نصیب این عکسها میشد، برایم سوالبرانگیز بود. با داوران که صحبت میکردم، میپرسیدم آیا واقعا زیرنویس عکسها بیشتر برایشان مهم بوده یا خود عکس؟
جواب آنها که ادیتورهای عکس مجلات معروف هستند، همیشه این بود که ما به « تاثیرگذاری عکس» اهمیت میدهیم. آنها همیشه از « قدرت و توانایی عکاس» میگفتند که باید بتواند در یک تکعکس، داستانی را با همه پیشزمینه و پسزمینهاش توضیح دهد.
آنها میگفتند عکس باید مخاطب را درگیر کند. این درگیری همیشه با نشان دادن آدمهای متلاشی یا صحنههای خشونتبار اتفاق نمیافتد.
امسال که پیترو ماستورتزو، عکاس آزاد ایتالیایی، جایزه نخست این بنیاد را برده است، بهتر این حرف را میفهمم. دلیلش شاید این است که بهتر درک میکنم داستان پیشزمینه و پسزمینه این عکس چیست. چیزی که در مورد بحران اقتصادی آمریکا یا جنگ لبنان و خستگی سرباز آمریکایی کمتر برایم
ملموس بود، در این عکس بهتر حس میکنم.
World Press Photo of the Year: 2009/ Pietro Masturzo, Italy
برای همین است که حالا میفهمم همیشه نباید از عکس انتظار داشت اصل و عمق و ریشه یک موضوع را همانطور که هست، راحت و ساده و هضمشده نشان دهد.
میتوان عکس را دید، در موردش فکر کرد، داستاناش را دنبال کرد و عمقاش را درک کرد.
شاید چشم بعضی از ما به این جور دیدن، عادت ندارد یا با سلیقهاش جور نیست.