« انیمیشن زنده است هنوز؟ | Main | حال همه ما خوب است »

پیرمردی که هنوز دوستش دارند

در "زندگی مانند گل سرخادیت پیافی(که به راحتی باورش می کنیم) در اوج بیماری و سالخوردگی وقتی دکتر او را از آواز خواندن منع می کند، به فریاد می افتد.

بداخلاقی هایش فایده ای ندارد و دکتر می گوید خواندن روی صحنه برایش مرگ آور است. ولی او موفق می شود با یک جمله همه را راضی کند که برای آخرین بار روی صحنه برود و آخرین آهنگش را بخواند:" اگر اینبار نخوانم ایمانم را به خودم از دست می دهم."

حالا پیرمرد بعد از 15 سال آمده روی صحنه. همه می دانند مشکلات مادی زیادی داشته ولی خودش بهتر می داند که باید انتخاب می کرد. شاید برای ایمان آوردن دوباره به خودش بعد از سال ها تنهایی و دود و دم و می خوارگی.....

Cohen in concert 2008 / London
L.Cohen in concert 2008/UK

لئونارد کوهن است که دستش را در هوا تکان می‌دهد که بخوانید؛ یعنی معلوم هست که متن را بلدید و وقتی می بیند همراه با او صدای فریاد Take This Waltz بلند می‌شود، لبخند می‌زد.

انگار می‌خواهد مطمئن شود در 73 سالگی هم در ذهن آدم هاست و هر لحظه ایمانش به خودش قوی تر شود....

Comments (2)

آیا پیرمرد می‌داند که کسانی حتی از پشت شیشه‌ی مانیتور به اشاره‌ی دست او فریاد می‌زنند "هاللویا"؟

علی:

take this waltz

Post a comment

(If you haven't left a comment here before, you may need to be approved by the site owner before your comment will appear. Until then, it won't appear on the entry. Thanks for waiting.)