می گوید:خوش به حالت که دلتنگی را بلد نیستی.
می گویم:به خودم یاد دادم ،یادم برود دلتنگی برای نشانی وآدم ها و چهره ها چه طعمی دارد.
اشک خواهرم را بین خطوط نامه اش می بینم.روی همین شیشه.اما هنوز نمی دانم چرا باید دلم تنگ شود؟چه کاری از دست دلتنگی بر می آید؟
Comments (8)
سلام آزاده عزیز
دلم برات تنگشده ، کجایی دختر خوب، می دونم به قول خودت از دلتنگی کاری بر نمیآد ولی دله دیگهه.... وقتی یاد آزاده می افته دلش تنگ می شه ، به هر حال دلم برات تنگ شده و ازت بی خبرم .. تو دوست با وفا و دوست داشتنی من بودی وهستی الان کجایی....
Posted by فرزانه | June 20, 2007 4:34 PM
Posted on June 20, 2007 16:34
دل ادما اگه تنگ نشه كه ديگه دل نيست...ولي كاش مي تونست ياد بگيره كه بعضي موقع ها دل تنگي بهتر از بودن و سوختنه ...
Posted by سيما | June 17, 2007 11:59 AM
Posted on June 17, 2007 11:59
سلام. راست میگه هرکی میگه دل گنده ای.
از غم فراق هم کاری بر نمیاد ولی مگه دست خود آدمه؟
Posted by حمید | June 9, 2007 9:13 AM
Posted on June 9, 2007 09:13
salam man ba ejazat matlabet dar morede marilyn monroe ro to weblogam gozashtam.
good luck
Posted by snowman | June 6, 2007 1:43 AM
Posted on June 6, 2007 01:43
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دل تنگ شدی؟
باز کن پنجره ها را
و بهاران را باور کن
Posted by مهیار هادی زاده | June 5, 2007 7:26 PM
Posted on June 5, 2007 19:26
واقعا خوش به حالت... چرا من هم با اینکه نمی دونم چرا دلتنگ می شم یا حتی نمی دونم چه کاری از دست دلتنگی بر میاد دلتنگ می شم؟
نمی دونم...
Posted by ali | June 5, 2007 11:50 AM
Posted on June 5, 2007 11:50
من دلم براي همه تنگ ميشود. براي خودم ،خاطرات كودكي،تو كه نوشته هايت را ميخوانم، خط خطي هاي خودم... نه دروغ گفتم ! تنگ نمي شود
Posted by Mohsen | June 5, 2007 6:37 AM
Posted on June 5, 2007 06:37
یعنی شما هم مثل من یک دونه دوست غول جون داری ؟
بعد یعنی این دوست غولا یکی هستن یا فامیلن ؟!
شما هم دوست غولت رو مثل من دوست داری ؟
من براش سه روز ÷یش نامه نوشتم ! شما هم نامه مینویسی براش !؟
Posted by goli | June 5, 2007 12:07 AM
Posted on June 5, 2007 00:07