حالا که به شرايط عادی برمی گردم و ذهنم کمی آرام تر می شود، بيشتر به اين موضوع فکر می کنم.
امسال هم مثل دوره پيش شرکت نمی کنم چون نمی خواهم به قول آقايان سرنوشت مملکتم! را تعيين کنم. اصلا من چه کاره ام که رای ام بتواند سرنوشت يک کشور را تغيير دهد؟ حرف هايم نه برای تشويق ديگران است و نه حکم براندازی ! دارد.
راستش را بگويم ؟ در ميان اين آقايان که داد از ساخت يک کشور با شرايط جديد دارند، کسانی هستند که با آب و صابون هيچ مراوده ای ندارند. من نمی خواهم رئيس جمهورم در ملاقات های عمومی و شخصی بو بدهد و کسی آرزو کند که او را به حمام ببرد و با هزينه شخصی مرتبش کند ! رئيس جمهور ايده آل من آن کسی نيست که با آداب و رسوم شهر ها آشنايي ندارد و تنها بلد است پيشانی دخترک گل به دست را که برايش شعر می خواند ،دستپاچه ببوسد و وارد شهر شود. رئيس جمهور من گاهی در اوج کار، با موسيقی تمرکز می کند و آرامش می گيرد. او ژنتيک سياس است ، اسلوب گرا و البته منعطف.
دوست دارم رئيس جمهورم بشاش باشد، خوش برخورد و صدالبته خوش تيپ ؛ روانشناسی رنگ ها را بداند . استيل حرف زدن و حرکاتش حساب شده و آموزش ديده باشد. در کنفرانس ها و مراسم امضای معاهدات خارجی نياز به مترجم نداشته باشد. لبخند واقعی ، بلد باشد. وقتی با زنان حرف می زند مستقيم به چشم هايشان نگاه کند. ورزش کند. رمان بخواند. معذرت خواهی بلد باشد. اينترنت باز باشد و سايت شخصی اش را خودش به روز کند...گاهی حتی جين بپوشد با تی شرت رنگ روشن !
...حقيقتش را بخواهيد من ديگر دلم نمی خواهد رئيس جمهورم کنکور را حذف کند، دوره سربازی را محدود کند، بنزين ارزان شود و گوجه فرنگی و گوشت مثل نخود و لوبيا و سويا اسباب راحتی مردم شود. گوش هايم نمی خواهند اين همه فرياد آزادی طلبانه و بشردوستانه را بشنوند. بوی اين همه شعار گنديده در روابط بين المللی و آزادی بيان و زندگی راحت ، مثل جوراب کپک زده ، شامه ام را بی حس کرده. خنثی شده ام ...
حالا ديگر نه آن آدم آرمان پرور در پارک لاله سال 77 هستم و نه شبيه خيلی از دوستانم که با سرود ای ايران جان می گيرند. امروز برای من آرامش مهم است. اينکه يک رئيس جمهور صلح طلب و مستعد فعاليت داشته باشم با قيافه ای موزون، صدايي رسا و آشنا به اصول و قواعد رياست جمهوری. کسی که بتواند افکار عمومی کشورهای ديگر را نسبت به ايران و ايرانی بودن تغيير دهد. کسی که با نگاهش آدم را ميخکوب کند . با کاريزمايش نفس را حبس کند. کار کند...کار... و حتی کلمه ای شعار بلد نباشد.
بين اين همه نامزد ، کسی را با اين مشخصات پيدا می کنيد؟